مراسم تشییع شهید گمنام با حضور با شکوه و پرشور مردم و مسئولان در شهرک پردیس شهرستان جم برگزار شد.
به گزارش روابط عمومی شهرداری و شورای اسلامی شهر بهارستان؛ رضا رئیسی: در حوالی پیش از ظهر یکشنبه و برای حضور در مراسم تشییع شهید خوشنام دوران دفاع مقدس بهارستان را به مقصد شهرک پردیس ترک کردم. با ورود به اتوبان جم به سیراف خودروهای فراوانی مشاهده شدند که همه با من یک مقصد داشتند.
با نزدیک شدن به درب ورودی شهرک پردیس، ترافیک شدیدی وجود داشت خیلی ها که دوست داشتند هر چه سریعتر به مراسم برسند همانجا از خودرو پیاده شدند و راننده را تا رسیدن به پارکینگ همراهی نکردند و از همان درب ورودی قدم زدن تا رسیدن به میدان صنعت را آغاز نمودند.
من بعد از رسیدن به پارکینگ و پارک خودرو، قدم های خود را برداشتم؛ فضاسازی خوب و مناسبی انجام شده بود، در مسیر در کنار پرچم های عزای فاطمیه؛ پرچم حزبالله و فلسطین بر دستان مردم به نشانه حمایت از مردم غزه دیده میشود. برخی هم به عشق وطن پرچم ایران اسلامی را در دست دارند و میگویند که «برای میهن اسلامی تا پای جان میایستیم.»
در مسیر همه بودند و همه آماده بودند برای استقبال از شهید گمنام همه متحد شده اند؛ فرقی نمی کند زن باشد یا مرد، پیر یا جوان، کودک یا نوجوان، چادری یا غیرچادری، اصولگرا و اصلاح طلب دیگر معنی ندارد همه شهید را دوست دارند.
با برگزاری مراسم نماز و صرف نهار، مراسم آغاز شد و حدود ساعت ۱۴:۲۵ با ورود شهید گمنام به شهرک پردیس، چشمان مردم برای دیدن پیکر پاک و مطهر این شهید بارانی شده و شهرستان جم غرق در ماتم و عزا شد.
قشرهای مختلف مردم اعم از زن و مرد، پیر و جوان، بزرگ و کوچک و همه مردم ولایی و همیشه در صحنه جم به میدان آمدند و همچون نخستین روزهای انقلاب اسلامی و دوران دفاع مقدس با غیرت و صلابت حامی نظام مقدس جمهوری اسلامی و شهدای این مسیر مقدس شدند و این شهید گمنام را همچون فرزند شهید خود به آغوش کشیدند.
هیچکس نمیداند شهیدی که تابوتش را در آغوش کشیده چه نام دارد. آیا پدر و مادرش در قید حیات هستند و یا چشم انتظار به دیدار خداوند رفتند. اینجا شهید را تکریم میکنند چرا که هر چند در اسم و رسم و قومیت گمنام هستند ولی در شجاعت، ایثارگری و عشق به وطن و دین شهره شهرند.
کسی چه میداند این شهید اهل کدام شهر و استان است. در زمان حیات ترکی سخن گفته یا لهجه شیرازی داشتهاند. از جنوب عازم کربلای ایران شدند یا از خراسان بند پوتین را محکم بسته و در والفجرها و بیت المقدس ها حماسه آفریده است.
استقبال و تشییع پیکر شهید و بدرقه آن کوچک و بزرگ نمیشناسد وقتی فراخوان شود همه میآیند، بزرگ و کوچکش را فقط در قد و قامت حاضران میتوان دید وگرنه دلهای دلدادگان و عاشقان شهدا همگی بزرگ و دریایی است.
مادران و خانواده های شهدای جم همه آمده اند، مادرها برای مادری برای شهید و پدرها برای بابایی برای این شهید و خواهر و برادرها نیز همه حضور دارند تا به خانواده این شهید گمنام بگویند ما شهدا را تنها نمی گذاریم و به جای شما ما اینجا اشک می ریزیم انگار که فرزند خودمان شهید شده است.
در این مراسم بنرهای شهید علی دشت بوری نیز به چشم می خورد، شهیدی از استان بوشهر که سابقه حضور در نیروی انتظامی شهرستان جم را داشته و طی همین هفته و در حمله تروریستی شهرستان راسک استان سیستان و بلوچستان به شهادت رسید.
برای امنیت باید خون داد تا آرامش مردم و امنیت کشور حفظ شود؛ فرقی نمی کند سی و اندی سال گمنام به شهادت برسی یا همین چند روز قبل به شهادت برسی، شهادت هنر مردان خداست و خوشبحال کسانی که جان خود را فدای مردم و نظام می کنند.
در بین جمعیت، جمعی از دختران انقلاب به جای روسری چفیه بر سر خود بستهاند را دیدم. آنها نیز همبستگی خود با شهدا را به نمایش گذاشتند. غرفه های پرتعداد فرهنگی ای که وجود داشت و اقلام فرهنگی و ایستگاه های صلواتی نیز حال و هوای خاصی به مراسم بخشیده بود.
با آغاز مراسم تشییع پیکر مطهر این شهید والامقام سراسر مسیر تشییع مملو از مردمی است که برای بدرقه جگرگوشه خود آمدهاند.مردم دستان خود را برای لحظهای لمس تابوت شهید تازه بازگشته و تبرک جستن از آن بلند میکنند. برخی از دور با قهرمان شهر وداع میکنند.
یکشنبه ۲۶ آذرماه در روزهای پایانی پاییز ۱۴۰۲ و همزمان با شهادت فاطمه الزهرا(س) یک روز خاص برای شهرستان جم شد و یک روز ماندگار برای صنعت و ساکنان شهرک پردیس جم.
جمله «امنیت اتفاقی نیست» را این روزها وقتی پیکرهای مطهر شهدا یکی پس از دیگری در خیابانهایمان تشییع و بدرقه میشوند، بیش از هر زمانی با عمق جان درک میکنیم و چه بهاری شد این روزهای آخر پاییز و فاطمیهای که عطرآگینتر از همیشه است.
این شهید گمنام که از ۱۰ روز قبل مهمان شهرها و روستاهای شهرستان جم بود، روز گذشته در شهرک پردیس به خاک سپرده شد.